اشتباهات رایج والدین در تغذیه کودکان
بدغذایی کودک یا picky eating از ۶ماهگی تا ۴سالگی کودک می تواند اتفاق بیفتد و والدین در این سنین باpicky eating مواجه می شوند که اوج آن سه سالگی کودک است.
اگر والدین با آگاهی بدانند باید چگونه رفتار کنند این دوره کوتاه مدت می گذرد و اگر با روش اشتباه پیش بروند به مسئله ای تبدیل می شود که طولانی مدت خانواده را درگیر می کند.نکته قابل ذکر این است اگر کودکی مشکلات فیزیکی، بلع، یکپارچگی حسی نداشته باشد علت بدغذایی کودک، رفتاروالدین از بدو تولد کودک است که در ادامه به مشکلات رایج والدین در تغذیه کودکان اشاره می کنیم.
انسان به طور غریزی گرسنگی و سیری را درک می کند پس اگر زمانی که کودک به دنیا می آید برای شیردهی روتین نداشته باشیم و شیردهی را به هر زمانی که کودک گریه می کند اختصاص بدهیم در صورتی که ممکن است گریه نوزاد به دلایل مختلف دیگری باشد باعث می شویم کودک دیگر گرسنگی و سیری را درک نکند و فکر کند از این بعد هر اتفاقی بیفتد او باید شیر بخورد یا با شیشه یا توسط مادر.
این فرایند به همین ترتیب تا ۶ ماهگی و زمان شروع غذای کمکی ادامه دار می شود و مشکلات زیادی را به همراه می آورد، پس روتین نداشتن برای شیردهی منجر به بدغذایی خواهد شد.
در ارتباط با حفظ روتین غذایی اگر فاصله ها معین نباشد و فاصله شیردهی و غذای کمکی کم باشد این مسئله به طور طبیعی باعث می شود که کودک موقع غذای کمکی گرسنه نباشد و از غذا خوردن امتناع کند. والدین در مواجه با این اتفاق به کودک خود برچسب بدغذا بودن می زنند و با روش های اشتباه مثل سرگرم کردن او با اسباب بازی و عروسک سعی می کنند غذا را به کودک با اجبار بخورانند!
این عملکرد والدین، کودک را برای وعده های بعدی مضطرب می کند و کودک هوشمندانه از تکرار این اتفاق جلوگیری می کند و نسبت به پدر و مادر اعتماد و اطمینان خود را از دست می دهد.
از مشکلات رایج دیگری که وجود دارد، بعضی والدین می گویند کودک دو یا سه ساله غذا نمی خورد و فقط شیر می خورد.این اتفاق به این دلیل است که کودک شرطی شده است و می بیند که وقتی غذا نمی خورد مادر از روی نگرانی به راحتی به او شیر می دهد، از این پس کودک شیر را جایگزین غذا می کند.
مسئله دیگر این است که متاسفانه گاهی هنوز تاکید بر این است که غذای کمکی با فرنی و حریره شروع شود در حالیکه بهترین کار آشنا کردن کودک با میوه و سبزیجات از همان ۶ ماهگی است که باعث می شود کودک طعم و بافت های متفاوت را بشناسد و خوراکی های حاوی شکری را که عامل اصلی علاقمندی به تنقلات در آینده است استفاده نکند.
اشتباه رایج بعدی تشویق کودک به غذاخوردن با جملاتی مثل اگر غذا بخوری اجازه میدهم کارتون ببینی یا اگر غذا بخوری بهت اسباب بازی میدهم است.در صورتی که بچه ها متوجه همه چیز می شوند،به همین دلیل کودک حتی با این شرایط و گفتگو هم ممکن است از غذا خوردن امتناع کند و والدین نگران تصمیم می گیرند برای غذا دادن از کارتون و اسباب بازی کمک بگیرند !این رفتار عادت و تکرار می شود و امتناع ها از سمت کودک بیشتر از قبل می شوند.
مشخص بودن زمان و مکان غذا خوردن
پدر و مادر باید برای بچه ها زمان و مکان غذا خوردن تعیین کنند نه برعکس.پدر و مادر تعیین می کنند که کودک چه نوع غذایی بخورد و کودک صرفا می تواند مقدار و حجم مصرفی غذای خود را تعیین کند و والدین باید به این مورد احترام بگذارند. گاهی کودک به اندازه کافی و مورد نیاز بدنش غذا می خورد اما والدین به اشتباه انتظار خوردن غذای بیشتری دارند.به عنوان مثال سه یا چهار قاشق غذاخوری برنج و خورش برای کودک دو ساله کافی است یا برای بچه یک سال به بالا نصف نان تست کافی است.
نکته مهم:زمان غذا خوردن معمولا یک ربع می باشد و نباید یک ساعت یا بیشتر زمان ببرد. اگر کودک در این تایم به دلایل گوناگون از غذا خوردن امتناع کرد والدین بهتر است با جملاتی مثل دخترم ، پسرم مثل اینکه سیر شدی یا سیر به نظر می رسی یا زمان غذا تمام شد کم کم میز و غذاها را جمع کنند تا وعده غذایی بعدی یا میان وعده.
کودک باید متوجه سیری و گرسنگی خودش بشود.هر وعده باید سر جای خودش باشد و ریزه خواری اتفاق نیوفتد.
نکته: برخی والدین می گویند کودکشان فقط سه مدل غذا می خورد،یا به غذا و میوه ای که قبلا می خورد، علاقه ندارد.
از زمانی که غذای کمکی کودک شروع می شود والدین می توانند طبق نظر خودشان و برنامه غذایی تعیین شده مواد غذایی متنوعی را به کودک ارائه کنند.اگر کودک به غذا و میوه خاصی علاقه ندارد به این معنی نیست که پدر و مادر می توانند آن را از دایره غذایی حذف کنند پس برای مثال اگر کودک تخم مرغ نمی خورد دو سه روز یک بار در کنار غذاهایی که می خورد تخم مرغ هم بگذاریم ولی اصرار یا تشویق برای خوردن تخم مرغ نکنیم.ولی خودمان می توانیم در مقابل کودک تخم مرغ بخوریم که او ببیند و الگو برداری کند.اگر آن غذا را حذف کنیم و مدام جلوی دیگران و کودک بگوییم که او این غذا یا میوه را دوست ندارد باعث می شویم او هیچوقت این غذا را امتحان نکند.
زمان غذا خوردن کودک از جملات منفی استفاده نکنیم. مثل وای چرا هیچی نمی خوری؟ وای پس تو چی دوست داری؟ این دو تا قاشق غذا رو هم بخوردیگه و … گفتن و تکرار این جملات برای کودک استرس زا است.از جملات مثبت مثل آفرین هویج دوست داشتی و خوردی پسرم.آفرین که این مقدار از غذا خوردی.
اجازه ندهید نظرات و حرف های اطرافیان نسبت به ظاهر کودک شما(چاقی یا لاغری) بر روی شما تاثیر بگذارد چون تنها معیار و بیان کننده سلامت رشد کودک نمودار رشد کودک است و ژنتیک و میزان فعالیت و شادی را در نظر بگیرید.
اگر کودک دو سال به بالا تمایل به غذا خوردن ندارد می توانیم موقع آماده کردن غذا او را مشارکت دهیم یا از او کمک بگیریم یا نظرخواهی کنیم در انتخاب وسایل سفره یا انتخاب مدل میوه برای درست کردن اسموتی.
اصلاح رفتار غذا خوردن همراه تماشای کارتون برای کودکان زیر دو سال به دلیل استقلال و خود رایی کمتر راحت تر است. در این شرایط والدین باید تلاش کنند تا بین زمان غذا خوردن و تماشای تلویزیون فاصله بیندازند. بعد از تماشای تلویزیون و قبل ازغذا خوردن حواس کودک را با فعالیت های دیگری پرت کنند و کم کم آماده غذا خوردن شوند، طوری که کودک متوجه نشود علت خاموش کردن تلویزیون فرا رسیدن زمان غذا است. همچنین والدین می توانند با پخش موزیک های زیبا و ملایم یا خواندن کتاب هایی که کودک دوست دارد به خصوص کتاب هایی که تصاویر غذا و میوه و سبزیجات دارد زمان غذا خوردنشان در کنار یکدیگر را جالب تر کنند.
No points registered yet