افسردگی واقعاً چه حسی داره؟
- نمیخوای زندگی کنی؛ البته نه اینکه بخوای بمیری
- برنامهریزی میکنی که کلی کار انجام بدی، آخرش هیچ کاریم هم انجام نمیدی اما بازم خستهای . . .
- انگار درحالیکه تو داری غرق میشی، بقیه همه دارن راحت نفس میکشنو به زندگیشون ادامه میدن!
- صبح بیدار میشی و فقط منتظری دوباره شب بشه!
- تو دنیا رو سفید و سیاه (خوب و بد) میبینی، در حالیکه بقیه تلاش میکنن رنگای دیگه زندگی رو بهت نشون بدن.
- احساس میکنی زیر فشار علائم روانیت یک کتک خوردهای، خودت از بقیه آدما، از روابط کنار میکشی و در عین حال احساس تنهایی داری!
- احساس میکنی خیلی از ”خودت” دوری و کاملاً اینکه ”چه کسی هستی” رو گم کردی. انگار خودتو گم کردی. . .
افسردگی چیزی بیشتر از احساس ”ناراحتیه” و این خیلی چیزها رو تحت تأثیر قرار میده.
پس لطفاً این احساس رو درک کنید.
دیگه افسردگی چجور احساسیه؟ نظرتون رو بگید تا بقیه هم بهتر متوجه این احساس بشن.
No points registered yet
One thought on “افسردگی واقعاً چه حسی داره؟”
احساس اینکه همه چیز به پایان رسیده و هیچ امیدی وجود ندارد.