ترس بچه ها از تاريكى و تنها خوابيدن
خیلی از والدین از این مسئله گلهمندند که کودکشان خیلی میترسد و حاضر نیست شبها در اتاقش بخوابد یا اگر اتاق تاریک باشد، به هیچوجه زیر بار نمیرود که در اتاق بماند.
یا همین که شب میشود، کودک به مادر میچسبد و میگوید من میترسم…
- يکی از عمدهترین دلایل این مسئله، تخیلات ذهنی کودک بهخصوص در سنین زیر شش سال است.
در سنین زیر شش سال ممكن است کودک فیلم یا کارتونی ببیند که در آن موجودات تخیلی کارهای عجیبی می کنند؛ یا صحنههای ترسناکی دارد. شاید این صحنهها از نظر ما ترسناک نباشند، ولی با توجه به سن و تجریه کودک اين تصاوير برایش ترسآور است. به علاوه، او به واسطه تخیلات قویاش، به تصاویری که دیده، بال و پر میدهد و صحنه ترسناکی در ذهنش می سازد.
بنابراین، وقتی اتاق تاریک است، هر لحظه فکر میکند از پشت در یا از داخل کمد یا پشت جالباسی موجود وحشتناکی بیرون می آید. به همین دلیل حاضر نمیشود در اتاق تنها بماند و دائم به والدینش میچسبد.
خود من بارها از کودکان شنیده ام که: “وقتي خوابيم نبايد حركت كنيم چون هيولا اگه بفهمه ما زندهايم مياد و ما رو ميخوره”
آنها حتی در اتاق والدينشان هم ميخوابند، این تخيلات را دارند چه برسد به تنها خوابيدن در اتاقی تاريك.
اين حالت را من بين بچه هايی كه از نظر كلامی و استدلالی قوی هستند بيشتر ديده ام.
- علت بعدی، میتواند حرفها و داستانهایی باشد که طی روز کودکان برای هم تعریف میکنند. البته گاهی هم این بچهها در جمع بزرگسالان، مطالبی را میشنوند که باعث ایجاد ترس و وحشت بیشتر در آنها میشوند. مثلا صحبت درباره موجودات افسانهای یا جن یا اتفاق عجیب و غریبی که برای فردی افتاده است. بنابراين، طبيعی است در این شرایط به کمک تخیلات قویای که دارد، صحنههای ترسناکی را در ذهن خودش مجسم كند و همين كه شب می شود منتظر باشد در تاريكی، برایش اتفاقات ناخوشايندی بيفتد.
- يا مثلا در خانوادههایی که والدین اختلافات شدیدی دارند، به دلیل اینکه کودک با خودش ترسیم میکند پدر یا مادرش او را تنها می گذارند و می روند، نگرانی اش را به شکل ترس از تنها خوابیدن نشان می دهد. این بچه ها با چسبیدن به والدینشان با خود فکر می کنند آنها را از رفتن منصرف خواهند کرد.
- کودکانی که به تازگی وارد محیط مهدکودک و مدرسه شدهاند و از تنها ماندن در آنجا می ترسند، ترسشان را به خانه هم تعمیم می دهند و نگران می شوند زمانیکه خواب هستند همه آنها را تنها بگذارند و بروند.
- کودکانی که در مهد یا مدرسه قلدری می بینند یا تحت آزار جسمی یا جنسی قرار دارند، ممکن است ترس و اضطرابشان به شکل ترس از تنهایی یا تاریکی تظاهر پیدا کند.
چه کنیم؟
براي کمک به این کودکان در مرحله اول با او صحبت کنيد و بفهميد دقيقا در ذهنش چه میگذرد. به عنوان مثال اگر فرزندتان از موجودات تخیلی میترسد، بپرسيد دقيقا راجع به اين موجود و زندگيش و كارهايش چه فكرهايی دارد.
دقت كنيد كه اصلا حرفها و تخيلات او را رد يا تصحيح نكنيد.
مرحله دوم با آرامش و بدون اه و اوه كردن يا بدون گفتن: “آخه تو چت شده؟ قبلا كه اينطوری نبودی!”
يا بدون اينكه بگيد: “اين لوس بازيا چيه از خودت درمياری؟”
با او همراهي كنيد. مثلا👈🏻 چراغ را روشن کنید و همه اطراف خانه يا اتاقش را به او نشان دهيد. کنارش بمانيد به خصوص موقع خواب و این اطمینان خاطر را بدهيد که چیزی نیست و تا زمانی که چشمانش گرم شود مراقبش هستيد. اگر لازم شد چراغ خواب کم نوری در اتاقش روشن کنيد.
با برخورد آرام شما،معمولا این ترسها بعد از چند هفته برطرف میشوند. ولی اگر بعد از مدتی دیدید که مشکل همچنان وجود دارد یا زمانی طولانی است که دچار این ترسهاست، حتما به یک روانشناس کودک مراجعه کنید. چراکه در بسیاری از موارد ترس کودک نشان از اضطراب او از مسائل دیگر دارد و حتما لازم است ریشهیابی شود.
مرجان حسینی زاده
روانشناس کودک، نوجوان و خانواده
5/5 (1)