مراحل رشدی کودکان طبق نظریه روانی_اجتماعی اریکسون
در زندگی همه ما مراحل حساسی وجود دارد که می تواند تعیین کننده نگرش ها و مهارت های ما باشد و توجه به مراحلی که بعد از نوباوگی و اوایل کودکی سپری می شود به دلیل اهمیت تجربیات دوران کودکی حیاتی است پس والدین باید بتوانند به کودک و نوجوان کمک کنند تا مراحل رشدی را سلامت و با کمترین آسیب پشت سر بگذارندمراحل رشدی اگر به درستی طی نشوند افراد نمی توانند وارد مرحله بعدی رشد شوند.اگر خانواده آگاه باشد که در هر سنی باید با کودک یا نوجوان خود چگونه رفتار کند بسیاری از مسائل و مشکلات به وجود نمی آید.برای مثال وقتی کودک ۸ساله نسبت به تکالیف درسی مسئولیت پذیر نیست و بازیگوش است این اتفاق برمیگردد به دوران ۳،۴ سالگی کودک که شیطنت ها و جنب و جوش هایش از طرف والدین با مدام گفتن: بنشین یا نکن یا رفتارهای گوناگون سرکوب شده است.
مراحل رشدی به هم مرتبط است و اگر در سن و بازه زمانی خودش درست گذرانده نشود ممکن است در آن گیر بیفتیم باید برگردیم و مسائل مرحله را حل و جبران کنیم.
مرحله اول:اعتماد در برابر بی اعتمادی(۱_۰)
آیا می توانم به جهان اعتماد کنم؟آیا جهان دوست داشتنی است؟آیا می توانم به آدم ها اعتماد کنم؟
مرحله اول و شکل گیری اعتماد فقط در شرایطی اتفاق می افتد که مادر یکسری موارد را رعایت کند و این مرحله فقط به مادر بستگی دارد.مادر چقدربه نیازهای کودک پاسخ بدهد،چقدر در دسترس باشد،چقدر عشق ورزی کند،کودک را تنها نگذارد تا دلبستگی اتفاق بیفتد و به طور کلی شیوه فرزندپروری متعادلی وجود داشته باشد .
چسبیدن به مادر و جدا نشدن از او تا دو سالگی کودک طبیعی است هر چه مادر در دسترس تر حال کودک بهتر.
نکته:حال مادر مهم و تاثیرگذار است.پس مادر باید از محیط و اطرافیان کمک و حمایت اجتماعی دریافت کند.هر چقدر اعضای خانواده بیشتر به مادر کمک کند مادر بهتر می تواند به نیازهای کودک پاسخ بدهد.
نکته:افسردگی پس از زایمان مادر و اضطراب و پرخاشگری او می تواند عاملی باشد برای اینکه کودک به این نتیجه برسد که من دوست داشتنی نیستم و به دنبال این نتواند به آدم ها و جهان اعتماد کند و جهان را تیره و تار ببیند.به طور کلی اینکه کسی تصمیم بگیرد دنیا را چگونه ببیند به دو سال اول زندگی برمیگردد.
پس افسردگی و اضطراب و پرخاشگری مادر باید درمان شود،اگر خدمات مشاوره کافی نیست از درمان دارویی کمک بگیرد حتی اگر دارو بر میزان شیر مادر تاثیر گذار است.(در حال حاضر داروهای روانپزشکی زیادی وجود دارند که تاثیری بر شیر مادر ندارند)
*اگر با رعایت اصول از سمت مادر اعتماد به جهان و آدم ها شکل بگیرد بعد از دو سالگی منطق کودک رشد می کند و کم کم یاد می گیرد که اعتماد کردن استثنا دارد.
مادران شاغل و نگهداری از کودک زیر دو سال
نگهداری از هر کودک شرایط خاص خودش را دارد از فرد به فرد متفاوت است و در هر کودک با توجه به ژنتیک کودک فرق می کند.اما به طور کل توصیه می شود که خود مادر تا دو سالگی از کودک مراقبت کند اما اگر این شرایط فراهم نبود و مراقبین امن دیگری مثل پدر یا مادربزرگ هستند که با رعایت اصول نبود مادر را جبران کنند می تواند آسیب ها را به حداقل برساند.نکته پراهمیت و جدی وجود دارد که قابل ذکراست؛تغییر مداوم مراقبین و یا مهد کودک می تواند آسیب زا باشد.
مرحله دوم:استقلال در برابر شک و تردید(۳_۱)
این مرحله به مرحله منم ، منم معروف است. یعنی کودک می خواهد خودش کارهایش را انجام بدهد حتی اگر نمی تواند. پدر و مادر باید بدانند این گونه رفتارها لجبازی نیست و برای کودک طبیعی است.متاسفانه برخی از والدین با کودک وارد جنگ قدرت می شوند و به کودک آسیب می زنند که این آسیب ها تمام زندگی کودک را تحت شعاع قرار می دهد. والدین باید نسبت به رفتار درست یا غلط با کودک آگاهی پیدا کنند.
در مواجه با استقلال طلبی کودکان و تعدیل نگرانی های والدین درابتدا بهتر است تعریف خطر و مرز خطر را پیدا کنیم .
برای مثال اگر کودک مقداری توانمندی دارد و میخواهد میوه پوست بگیرد بهتر است اجازه بدهیم این کار را انجام بدهد.در موارد مشابه می توانیم خطر را کم کنیم یا جایگزینی برای کار مورد نظر کودک پیدا کنیم .
در نهایت در این مرحله بهترین پاسخ این است که اگر به خود یا دیگری آسیب نمی زند اجازه دهیم کار را انجام بدهد.
گاهی اوقات مسائل درونی و ناامنی ها و کمال گرایی پدر و مادر مانع بزرگی برای انجام رفتار درست در مقابل کودک می شود.
کودک تا ۵سالگی باید به استقلال برسد و احساس توانمندی را به دست بیاورد. بنابراین والدین باید کودک را از توانستن ها پر کنند.اگر نگذاریم کودک این مرحله را به درستی طی کند و احساس کند که بدون نیاز به دیگران نمی تواند کارهایش را انجام بدهد در آینده بزرگسالی داریم که وابسته به دیگران است و مدام به کمک دیگران احتیاج دارد،تایید طلب و وسواسی، دو دل و شکاک و مضطرب است و در کارها شکست می خورد ، قدرت تصمیم گیری و حل مسائلش را ندارد یا دچار اضطراب اجتماعی خواهد شد.
* بسیاری از اختلالات شخصیت وابسته به این است که در یک تا سه سالگی با کودک چه برخوردی شده است.
پس اگر می خواهیم فرزندمان توانا و با اعتمادبه نفس شود اجازه بدهیم آرام آرام خودش کارهایش را انجام بدهد و کمک کنیم که خودش بتواند.
چه والدینی نمی گذارند کودک این مرحله را بدون آسیب پشت سر بگذارد؟!
والدین هلی کوپتری، پدر و مادری که مضطرب و محتاط، ویا کمال گرا هستند.
مرحله سوم: ابتکار در مقابل گناه(۷_۳)
مرحله شکل گیری خلاقیت
کودکان پس از اینکه احساس خودمختاری و استقلال می کنند احساس تازه هدفمندی دارند.علاقمند می شوند از پس تکالیف و فعالیت های جدید برآیند و آن ها را امتحان کنند.
کودک در این مرحله دوست دارد چیزهای مختلف را با هم ترکیب کند و ایده هایش را اجرا کند.ممکن است موقع نقاشی کشیدن خورشید را قرمز رنگ آمیزی کند یا دست و پا را جا به جا بکشد، رفتار درست در مقابل کودک این است که به او نگوییم اشتباه می کند و یا شبیه معلم کارهایش را اصلاح نکنیم.
خلاقیت و انسان خلاق ارزشمند است کودکی از خلاقیت دور شود توانایی او در حل مسئله کمرنگ می شود.
چگونه کودک خلاق داشته باشیم؟
خودمان خلاق باشیم،محیط های مختلفی را تجربه کنیم،لباس های متنوع بپوشیم،تفکر بسته نداشته باشیم و پذیرای نظرات متفاوت دیگران باشیم.
معرفی کتاب در مورد تفکر خلاق :کتاب بفرمایید نوبت شماست ۲. زندگی ، فکر و دیگر هیچ از دکترسرگلزایی
هنوز امتیازی ثبت نشده