چگونه می توانم مادر کافی باشم؟
همه مادران هنگامیکه صاحب فرزند میشوند تمایل دارند که برای فرزندشان بهترین مادر روی زمین باشند و مادر بیعیب و نقصی باشند.
مادری که هنوز فرزندشان نیاز خود را عنوان نکرده آن را برآورده میکنند و نمیگذارند آب در دل کودک تکان بخورد اما در ذهن هر کسی تعریف مادر خوب با دیگری فرق دارد برخی مادری را با سختگیری زیاد و برخی دیگر وظایف مادری را بسیار آسان تعریف میکند. درنهایت هر تعریفی که شما از مادر خوب بودن داشته باشید بهدنبال راهی برای خوشبختی و سعادت فرزند خود هستید.
هر مادری بهترین را برای کودک خود میخواهد اما با این وجود همیشه این خواسته میسر نمیشود. بسیار شنیدهایم درباره افرادی که والدین خود را بهخاطر درک نکردن شان مقصر میدانند کجای کار مادر یا پدر ایراد داشتهاست آنها که تمام نیازهای فرزندانشان را برآورده کردهاند؟ آرزوی والدین این است که مادر خوب و کاملی باشند اما ناکامیهایی در تحقق آرزو به دلیل وجود محدودیتها وجود دارد همین موضوع سر آغاز صدای درونی انتقادی ناامیدی و شک و تردید نسبت به تواناییهای خود در مادر خوب بودن و سپس احساس اضطراب و گناه و پایهگذاری سبک دلبستگی ناایمن است. کودک در ۵ سال اولیه زندگی به واسطه ارتباط با مادر و نوع ارتباط با مادر و سبک دلبستگی ممکن است آسیب هایی را دریافت کند. مادر کامل یا مادر کافی کدامیک فرزندان کارآمدتری را تربیت خواهند کرد؟ مادر کامل ممکن است با تصور اینکه باید بیعیب و نقص باشد خود را کامل وقت فرزند نماید و از او ثانیهای غافل نشود تصور کنید مادری که مدام با اضطراب و وحشت از کودکش مراقبت میکند و به هیچ چیز دیگری حتی به خودش توجه نمیکند چه پیغامی به کودکش میدهد درعمل به او میگوید دنیا محل بسیار خطرناکی است و باید منتظر فاجعه بود همواره باید در کنار یکدیگر بمانیم زیرا هر لحظه ممکن است گرگ یا خرسی در کمین یا زلزله کشتار و طوفانی در پیش باشد .
به خاطر بسپارید مادر مضطرب بدون حضور کودک احساس آرامش نمیکند. حتی اگر مطمئن باشد که هیچ خطری فرزندش را تهدید نمیکند. این مادر بهمرور دچار اضطراب و اختلال وسواس فکری شده و به فرزندش این پیام را میرساند دنیا جای خطرناکی است و تو بدون من توانایی انجام کارها را نخواهی داشت.
مادران کامل اغلب کودکانی وابسته تربیت میکنند کودکانی بهشدت وابسته به والدین که فرصتی برای شناخت و کشف بهتنهایی ندارند و بدون مادر احساس تنهایی و خطر میکنند و احساس میکنند نمیتوانند با خطر روبرو شوند.
عبارت مادر خوب کافی اولینبار در سال ۱۹۵۳ توسط دونالد وینی کات روانکاو بریتانیایی بکار رفت. وینی کات هزاران کودک و مادر را زیر نظر گرفت و به این نتیجه رسید که نوزادان و کودکان از داشتن مادری که در برخی ابعاد فرزند پروری شکست میخورد، منفعت میبرند.
وقتی فرزندمان نوزاد است سعی میکنیم دائماً و همیشه در دسترس او باشیم و به نیازهایش بهصورت آنی پاسخ دهیم بهمحض اینکه گریه میکند او را شیر میدهیم یا پوشکش را عوض میکنیم بهعبارتدیگر هر کاری انجام میدهیم که حالش بهتر شود این امر اهمیت دارد زیرا به کودک نشان میدهد که امن است و از او مراقبت میشود و پایهگذار دلبستگی امن در کودک است این رابطه در سنین یک تا دوازده ماهگی حیاتی است و پساز این مدت میتواند تبدیل به رابطهای بیمارگونه شود که آن را در آمیختگی عاطفی یا وابستگی بیمارگونه مینامیم.
بهعلاوه ما نمیتوانیم این سطح از توجه و مراقبت از فرزند را تا همیشه حفظ کنیم. اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم اصلا نباید اینطور باشد و باید بهاندازه کافی خوب بود یعنی به میزان لازم و کافی و در زمان لازم و کافی وینی کات بر این باور است که بهترین مادر یک مادر بهقدر کافی خوب است.
لازم است بدانیم روند تبدیل شدن به مادر بهقدر کافی خوب در طول زمان رخ میدهد والدین باید گاهی در کودک ناکامی ایجاد کنند تا یاد بگیرد که جهان جای سختی است و گاهی ناامید میشود یا همهچیز طبق میل او پیش نمیرود اما با همه اینها بازهم حال او خوب است اگر کودک این تجربه را نداشته باشد و تمام خواستههایش هربار برآورده شود توانایی مدیریت چالشهای ناخواسته را نخواهد داشت کودک یاد نمیگیرد که ناامید شدن عصبانی شدن و غمگین بودن اشکالی ندارد یاد نمیگیرد که زندگی دردناک است و با رنج آمیختهاست.
مادرکافی مادری است که حد و مرز را نشان می دهد، انسان موجودی منفعت طلب است اگر به عنوان مادر محدودیت و حدومرز مشخص نکنیم شاهد زیاده خواهی ها و خودخواهی ها خواهیم بود.
مادر کافی می داند گریه کودک چه پیامی دارد اعتراض ،درد،جلب توجه. به عنوان مثال اگر بعد از آن که مادر به کودک می گوید امروز به اندازه کافی بازی کرده ایم و کودک به نشانه اعتراض و برای قبول درخواستش و بیشتر بازی کردن گریه می کند، مادر کافی می داند نباید به این گریه ها توجه کند و لازم نیست برای اینکه همیشه خوب باشد با اعتراض کند موافقت کند.
بهعبارتدیگر انعطافپذیر شدن کودک هدیه مادر کافی بودن است یک مادر کافی همچنان به نیازهای فرزندانش توجه دارد اما با پائینتر آوردن استانداردهای فرزند پروری کودک باید مهارتهای خود را سازگار کرده و توسعه دهد تا از پس ناامیدیهایش برآید این بدان معناست که فضا و انعطافپذیری کافی برای بروز اشتباهات و محدودیتهای واقعی در زندگی و توانائی های فرزند پروری وجود دارد.
هنوز امتیازی ثبت نشده