مرز خطرناک نادیده گیری (قسمت اول)
یکی از روشهایی که حتماً خیلیهاتون اسمش رو شنیدید نادیده گرفتن فعاله.
اما این روش در عین حال که میتونه خیلی مؤثر باشه یه لبه یا یه مرز خطرناک هم داره که باید به اون توجه کنید تا از اون حد نادیده گرفتن بیشتر تخطی نکنیم. در نادیده گرفتن فعال، ما وقتی که بچه یه بدرفتاری میکنه حتی فحش میده، پرخاش میکنه، چیزی رو پرتاب میکنه یا خرابکاری میکنه، تا زمانیکه به خودش، دیگران یا وسیلهای به صورت جدی آسیب نمیرسونه که ما مجبور بشیم مستقیما دخالت کنیم تا متوقفش کنیم، اون رفتار می تونه نادیده گرفته بشه.
یعنی چی؟ یعنی من اصلاً به بچه نگاه نمیکنم، اخم نمیکنم، حالت قهر ندارم، تذکر نمیدم، نصیحتم نمیکنم. درواقع در نادیده گرفتن فعال ما انگار جزئی از وسایل بیجان خونه میشیم. مثل گلدون، مثل ستون خونه، که هیچ عکسالعملی در مقابل رفتار خوب یا بد دیگران نداره. بنابراین در این شرایط به بچه ثابت میکنیم تو با این رفتارت نمیتونی روی من تأثیر بذاری. نه میتونی توجه منفی منو بگیری، یعنی منو عصبانی کنی که داد بزنم، به تو تذکر بدم یا محرومت کنم. و نه میتونی توجه مثبت منو بدست بیاری، به تو محبت کنم، بغلت کنم، ببوسمت، با تو بازی کنم.
بچه ها وقتی ببینن با یه رفتاری نمیتونن توجه طرف مقابل رو بگیرن، رفتار دیگه ای رو امتحان می کنن تا بتونن اون توجهی که میخوان رو بگیرن حتی توجه منفی. پس چهکار میکنن؟ وقتی مثلاً ما به خاطر حرف بدی که زده بهش توجهی نمیکنیم، با خودش میگه “انگار این حرف همچینم جالب نیست!”. پس یه چیز دیگه بگم. سعی کنید تا زمانیکه بچه رفتار منفی داره به این کارتون ادامه بدید.
اما مرز خطرناکش کجاست؟ جایی که بچهی من شروع به رفتار مثبت بکنه، یعنی حرف خوبی بزنه، کار خوبی بکنه، وسایلی که پرتاب کرده بود رو جمع بکنه یا مثلاً عذرخواهی بکنه یا وقتی خودش رو مشغول بازی کرده، “من بازم بهش توجهی نشون ندم”. این کار خطرناکه. یعنی بچه با خودش فکر می کنه “من در هر صورت طرد شده و دوست نداشتنی هستم.” / “انگار برای اینا من هرکاری هم بکنم خوب یا بد هیچ فرقی نمیکنه.”
در موارد بی توجهی به فرد حتی خطر ابتلا به بعضی اختلالات شخصیتی در بزرگسالی رو داریم. چطور؟ چون گاهی وقتی بچهای به طور مداوم دیده که هیچکدوم از کاراش قرار نیست عشق و محبت (توجه مثبت) یا حتی دعوا و سرزنش (توجه منفی) پدر و مادرش رو جلب کنه میره تو تخیل، خیالپردازی و گوشهگیری که نتیجش در موارد حاد می تونه افسردگی و اضطراب های شدید بشه یا حتی اسکیزوفرنی. از اون طرف به خاطر توجه ندیده و تحسین و تشویق های نـــشده برای خودش اعتمادبه نفس کاذب پوشالی میسازه و دچار خودشیفتگی میشه. همون کسایی که از شدت عدم اعتمادبنفس مدام از خودشون تعریف می کنن و میخوان خودشون رو ثابت کنن و دیگران رو تحت تأثیر قرار بدن. همینطور افرادیکه افسردگی میگیرن چون بهشون این القا شده که اصلاً من چه باشم، چه نباشم برای این دنیا و آدم هاش فرقی نمیکنه.
بنابراین یادتون باشه زمانی که میخواید از این تکنیک استفاده کنید (نادیده گرفتن فعال) حتماً در عین اینکه رفتارهای بد فرزندتون رو نادیده میگیرید، رفتارهای خوب او رو حتما تشویق کنید و در نظر بگیرید. فکر نکنید اگر بچهای کارتون میبینه یا بازی میکنه، برای اینکه صداش درنیاد، نباید برید به سمتش و به اون کاری نداشته باشید تا اونم به شما کاری نداشته باشه. اتفاقا حتماً برید کنارش، بزنید روی شانههاش، اسمش رو صدا کنید و با کلمات محبتآمیز (عزیزم، عشقم، کوچولوی من، یا با کلمات محبت آمیز خودتون) بهش بگید که “چقدر خوشحالم قشنگ جلوی تلویزیون نشستی یا داری با خودت بازی میکنی. یا…” این توجه رو حتماً نشون بدید که متوجه بشه میتونه توجه مثبت شما رو با چه رفتارهایی بدست بیاره و شما به حضور و وجود اون بیتفاوت نیستید.
اما، زمانیکه فرزندتون تو خطره، وقتی که احتمال خطر جدیه، هرگز از این روش استفاده نکنید. یعنی بلندش میکنید، از اون محیط دورش میکنید و قاطعانه، با حالتی جدی و تن صدای قوی، به اون میگید “این کارت درست نبود، من خیلی نگران شدم یا خیلی ناراحت شدم، یا منو ترسوندی، عصبانی شدم.” بعد از اینکه هر دو آروم شدید موضوع رو به فراموشی نــسپرید. بلکه دوباره کنارش بشینید و حالا با آرامش بیشتر بهش روش درست رفتار رو یاد بدید. چگونگی انجام درست یک کاری رو بهش نشون بدید یا دلیل خطر رو براش توضیح بدید.
عزیزان من موفق باشید
مرجان حسینی زاده
هنوز امتیازی ثبت نشده